پنجشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۰

ملت چاره ای جز دادن هزینه ندارد


هیچ حاکمی به آسانی نرفته که خامنه ای به آسانی برود!

در اول انقلاب هنگامی که بحث بر سر گنجاندن ولایت‌فقیه (حتا از نوع غیرمطلقه‌اش) در قانون اساسی شروع ‌شد، بحث درباره استبدادی بودن آن وجود داشت. اینطور که من به عنوان یک نسل دومی  از نسل‌اولی ها شنیده‌ام و یا از دیگران خوانده‌ام، یکی از جواب ها به شبهه‌ مطرح شده این بوده که ولی فقیه تا وقتی ظلم نکرده ولایت دارد، و با انجام حتا یک صغیره «خودبخود معزول» است.
حتی در همین دو سال اخیر سخنانی از آیت‌اله خمینی در صدا و سیمای با همین مضمون پخش شد، تا جائی که به عنوان مثال می‌گوید «اگر یک سیلی به ناحق بزند از ولایت ساقط است» (نزدیک به همین عبارت)
حوزه‌ی سیاست تعارف بردار نیست – این یکی را همه‌ی ما باید از احمدی‌نژاد یاد بگیریم. با این توضیحات که به نقل از آیت اله خمینی آوردم، آیا واقعاً ولی فقیه به این آسانی معزول می شود؟ باخود، بیخود، خودبخود و یا هر نوع دیگری می رود؟
آیا با تحت فرمان داشتن تمام قوای نظامی و انتظامی، با داشتن دفتر نمایندگی در تمام شهرها، موسسات، دانشگاهها، ادارات، ... (حتا در شیلات و ایران‌ایر و بهشت زهرا و مرده شوی خانه ها) هراندازه هم ظلم کرده باشد که کرده است، به همین سادگی ها کنار می رود؟
آیا با تربیت لباس‌شخصی‌هائی که نه فقط به فرمان او وسط یک پارکینگ عمومی به دختر رئیس‌مجلس خبرگان می گویند "ج... لاشی" و در زندان وقتی بازداشتی اسم امام و انقلاب و ائمه را می آورد، به امام و پیغمر و زن و دخترش، از فاطمه تا زهرا فحش های چاروادای می دهند و اگر اسم جوان بازداشتی علی اکبر باشد، برایش بند شلوار باز می کنند، چنین ولایتی خود به خود می رود و معزول می شود؟
به کشتار سالهای دورتر در ساوه و قزوین و اسلامشهر، فجایع ۲۰ سال گذشته‌ی کردستان، قتل های زنجیره‌ای، کوی دانشگاه‌ ۷۸ و ۸۸، کهریزک، فجایع دانشگاه آزاد مشهد، دانشگاه تبریز و ... برگردیم. با آن فجایع رفت که با فاجعه کودتا برود؟
تازه باید فقر و فحشا و بیکاری و بی‌اخلاقی و ... را هم به کارنامه او اضافه کرد.
کار، سالهاست که از یک "سیلی" گذشته و ایشان از جایش تکان نخورده است. بنابراین، ایشان همانطور نمی رود که مبارک و بن علی نمی رفتند  نمی خواست برود! باید با زور پائینش کشید و مجبورش کرد برود!
آن قصه های پای کرسی گرم زمستانی که وقتی ولی فقیه ظلم کرد ساقط است و اگر یک سیلی به کسی بزند معزول، برای همان پای کرسی زمستانی خوب است. هیچ حاکم ظالمی به آسانی نرفته، حتی غیر ظالم هایش هم به آسانی نرفتند، اما برحسب موقعیت و شرایط و قوانینی که برجامعه حاکم بود ناچار به رفتن شدند. منظورم ژنرال دوگل و وینستون چرچیل است که هر دو قهرمان ملی در فرانسه و انگلستان بودند و آنقدر برای ماندن بر سر قدرت یک دندگی کردند تا بالاخره مردم فرانسه و انگلستان با قدرت "رای" و "انتخابات" آنها را به خانه هایشان بازگرداندند. فرانسه و انگلستان ماند، زیرا حاکمان رفتنی اند و کشورها ماندنی!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر