چهارشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۰

آیا تجزیه خاور میانه و به وجود آمدن خاور میانه بزرگ آخرین چاره میباشد و درمان صحیحی برای یک بیماری تاریخیست ؟


اینجوری که داره تو منطقه خاور میانه بوش میاد ، مرز عراق با ترکیه ، تنگه هرمز ، افغانستان ، سوریه و حتی ایران ، کردهای سوریه و عراق و ایران و در نهایت آذری های ایران رو میبینیم ، نقشه جغرافیا سیاسی منطقه مثل اینکه داره دستخوش ی اتفاقاتی میشه که احتمالا خاور میانه بزرگ رو رقم بزنه  ، معمولا روشنفکران این کشور ها و به ویژه یکپارچه  گرایان چندین سال میباشد که در بوق مینوازند و  وا مصیبتا سر میدهند ، مگر نه اینکه قوم های کرد ، ترک و عرب نیز حقی دارند ، و مگر نه اینکه دولتهای مرکزی این حقوق را نمیتوانند بجای آورند ، مگر نه اینکه این اقوام نیز خواهان  یک  دولت مرکزی نیرومند میباشند ،  مگر نه اینکه در تاریخ و در زمانی که دولت مرکزی قویی وجود داشته کسی هیچوقت به جدای و تجزیه نمی اندیشیده ، اما تا چه زمانی میتوان تحمل کرد ، مرگ  یکبار و شیون یکبار، مگر نه اینکه همین اروپا نیز زمانی شامل کشورهایی بزرگ بوده ولی حتی با وجود زبانی مشترک برای مثال آلمان، اتریش و سویس از همدیگر به خاطر منافع ساکنانشان جداشده اند ، و هم اکنون در جمعی بزرگتر به نام اتحادیه اروپا زندگی جمعی و آسایش فردی دارند، تنها سوالی که در این میان مطرح میباشد این است ، آیا تجزیه خاور میانه و به وجود آمدن خاور میانه بزرگ آخرین چاره میباشد و درمان صحیحی برای یک بیماری تاریخیست  ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر