جمعه، بهمن ۰۷، ۱۳۹۰

تحریم ها ، محکی دوگانه برای حاکمیت و مردم


تحریم ها ، محکی دوگانه برای حاکمیت و مردم 
آقای احمد خاتمی ناطق این هفته  نماز جمعه تهران از همه چیز گفت و باز هم همه تلاش ها و مبارزات و پایداری های مردم را به نفع خود مصادره کرد و .... ، اما در لابلای سخنانش باز هم برای چندمین بر مجبور به اعتراف حقایقی شد 
۱- از تحریم نفت ، حکومت شدیدا ناراحت و عصبی هست تا جایی که احمد خاتمی داد میکشد و زجه میزد 
۲ - اعتراف کرد که در حق مردم چه بسیار ظلم شده و دولت در بی توجهی کامل بسر میبرد . 
۳ - با حق دادن به مردم از آنها امتیاز آمدن به راهپیمایی ۲۲ بهمن را طلب کرد زیرا بیم آن میرود که امسال حتی گروه ساندیس خوران  نیز دردی  را دوا نکند .
در حقیقت قصد جامعه جهانیاز این تحریم ها علاوه بر تحت فشار قرار دادن حکومت ایران  سنجش افکار عمومی مردم ایران میباشد .به یقین آنها  مقاصد کلانی  پشت پرده ای  در سر می پرورانند که با این نتیجه گیری نیز تصمیم هایی خواهند گرفت . زیرا درصورت تحمل چنین نابسامانی از طرف مردم اینگونه برداشت میشود که به یقین مردم ایران نیز از این سیاستهای موجود نظام نتنها رازی میباشند بلکه حمایت هم میکنند . چه بسا که این سکوت فعلی جامعه جهانی نیز در برابر مبارزات اندک فعالین سیاسی و حقوق مدنی ایران نیز به همین خاطر میباشد . جمهوری اسلامی نیز از این محک به نفع خود استفاده میکند، یعنی کشتی طوفان زاده و شکسته اش را معلول چنین تصمیم هایی میداند و شانه از بر مسولیت خالی میکند . همزمان با این روند یار گیریهایی نیز درون نظام انجام می پذیرد که احمد خاتمی در پشت تریبون نماز جمعه به وضوح به آن اشاره کرد و از دولت به عنوان مخالف سیاسی که فعلا ریش و قیچی نظام دست ایشان است دعوت به همکاری نمود و به نوعی به وجود شکاف میان حکومت و عمیق شدن آن اعتراف کرد . 



پنجشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۰

آیا ترکیه ، روسیه ای دوم برای ایران شده است ؟




طی دو دهه اخیر کشور ترکیه توانسته است با استفاده از شانس تحریم های ایران و البته که با درایت مسولین دولتش از امتیازات ویژه منطقه ای و همجواری اش با ایران نهایت سود را ببرد . در حقیقت این کشور دقیقا تبدیل به روسیه دوم تاریخ ایران شده است . بیشترین امتیازات را میگیرد و منافع دولت جمهوری اسلامی را به نحوی به جا میاورد که نه از آن سو همپیاله های غربیش را ناراحت کند و نه از این سو بازار گرم ایران را از دست بدهد . در حقیقت توانسته است با واسطه گری میان رژیم ایران و غرب سود های کلانی به جیب بزند . در این میان وجود تفریح گاه ها و مراکز توریستی موجب جلب ایرانیان برای گذراندن ایام تعطیل خود و خروج ارز از کشور و خرج کردن آن در بسیاری از مراکز غیر استاندارد ترکیه درامد دیگری را برای آن کشور رقم زده است . 
از دیگر خیانت هایی که دولت وقت ترکیه در حق مردم ایران و به خصوص قشره فعال پناهنده کرده است تحویل بعضی از آنان به دولت جمهوری اسلامی میباشد . در چند مورد هم از افرد اپوزوسیون خارج از کشور وقتی برای دیدن خویشان خیش در ترکیه ملاقات میکردند توسط عوامل رژیم و با همکاری سازمان های اطلاعتی ترکیه به دام افتاده اند . 
به دلیل آزادیهای اجتماعی موجود و همچنین سهل الورود بودن دانشگاهها و مراکز آموزش عالی نیز از دیگر درآمدهای این کشور برای پول های ایرانیان میباشد ، پایین بودن سطح علمی و استاندارد این مراکز نیز بارها اعلام شده است اما به خاطر امتیازات بیان شده در همین بند . هنوز و هنوز هم خیل دانش آموختگان وارد این کشور جهت ادامه تحصیل میشوند .
از دیگر استفاده های این کشور ، وجود میل خرید ایرانیان به اجناس ترک میباشد که با توجه به تحریم ها تقریبا تنها راه حل  برای خرید بسیاری از اجناس خرید کردن از کشور در ظاهر دوست و همسایه ، ترکیه میباشد . تکنولوژی قدیمی استفاده شده در تولید این اجناس نیز بسیار از استاندارد ها و قابلیت های این اجناس کم میکند و مصرف کننده ایرانی را دچار مشکل مینماید .

ملت چاره ای جز دادن هزینه ندارد


هیچ حاکمی به آسانی نرفته که خامنه ای به آسانی برود!

در اول انقلاب هنگامی که بحث بر سر گنجاندن ولایت‌فقیه (حتا از نوع غیرمطلقه‌اش) در قانون اساسی شروع ‌شد، بحث درباره استبدادی بودن آن وجود داشت. اینطور که من به عنوان یک نسل دومی  از نسل‌اولی ها شنیده‌ام و یا از دیگران خوانده‌ام، یکی از جواب ها به شبهه‌ مطرح شده این بوده که ولی فقیه تا وقتی ظلم نکرده ولایت دارد، و با انجام حتا یک صغیره «خودبخود معزول» است.
حتی در همین دو سال اخیر سخنانی از آیت‌اله خمینی در صدا و سیمای با همین مضمون پخش شد، تا جائی که به عنوان مثال می‌گوید «اگر یک سیلی به ناحق بزند از ولایت ساقط است» (نزدیک به همین عبارت)
حوزه‌ی سیاست تعارف بردار نیست – این یکی را همه‌ی ما باید از احمدی‌نژاد یاد بگیریم. با این توضیحات که به نقل از آیت اله خمینی آوردم، آیا واقعاً ولی فقیه به این آسانی معزول می شود؟ باخود، بیخود، خودبخود و یا هر نوع دیگری می رود؟
آیا با تحت فرمان داشتن تمام قوای نظامی و انتظامی، با داشتن دفتر نمایندگی در تمام شهرها، موسسات، دانشگاهها، ادارات، ... (حتا در شیلات و ایران‌ایر و بهشت زهرا و مرده شوی خانه ها) هراندازه هم ظلم کرده باشد که کرده است، به همین سادگی ها کنار می رود؟
آیا با تربیت لباس‌شخصی‌هائی که نه فقط به فرمان او وسط یک پارکینگ عمومی به دختر رئیس‌مجلس خبرگان می گویند "ج... لاشی" و در زندان وقتی بازداشتی اسم امام و انقلاب و ائمه را می آورد، به امام و پیغمر و زن و دخترش، از فاطمه تا زهرا فحش های چاروادای می دهند و اگر اسم جوان بازداشتی علی اکبر باشد، برایش بند شلوار باز می کنند، چنین ولایتی خود به خود می رود و معزول می شود؟
به کشتار سالهای دورتر در ساوه و قزوین و اسلامشهر، فجایع ۲۰ سال گذشته‌ی کردستان، قتل های زنجیره‌ای، کوی دانشگاه‌ ۷۸ و ۸۸، کهریزک، فجایع دانشگاه آزاد مشهد، دانشگاه تبریز و ... برگردیم. با آن فجایع رفت که با فاجعه کودتا برود؟
تازه باید فقر و فحشا و بیکاری و بی‌اخلاقی و ... را هم به کارنامه او اضافه کرد.
کار، سالهاست که از یک "سیلی" گذشته و ایشان از جایش تکان نخورده است. بنابراین، ایشان همانطور نمی رود که مبارک و بن علی نمی رفتند  نمی خواست برود! باید با زور پائینش کشید و مجبورش کرد برود!
آن قصه های پای کرسی گرم زمستانی که وقتی ولی فقیه ظلم کرد ساقط است و اگر یک سیلی به کسی بزند معزول، برای همان پای کرسی زمستانی خوب است. هیچ حاکم ظالمی به آسانی نرفته، حتی غیر ظالم هایش هم به آسانی نرفتند، اما برحسب موقعیت و شرایط و قوانینی که برجامعه حاکم بود ناچار به رفتن شدند. منظورم ژنرال دوگل و وینستون چرچیل است که هر دو قهرمان ملی در فرانسه و انگلستان بودند و آنقدر برای ماندن بر سر قدرت یک دندگی کردند تا بالاخره مردم فرانسه و انگلستان با قدرت "رای" و "انتخابات" آنها را به خانه هایشان بازگرداندند. فرانسه و انگلستان ماند، زیرا حاکمان رفتنی اند و کشورها ماندنی!

من زندگی می کنم ؟



من در شهری زندگی می کنم که یکی از معروف ترین سمفونی های موزارت را روی دنده عقب وانت می گذارند! (موقع عقب‌عقب رفتن وانت پخش ميشود!) 
شهری که روانشناس هایش همه از همسرانشان طلاق گرفته اند!
شهری که در جدول های روزنامه ها و مجله ها سوال این است : بی دینی 7حرفی( و جواب می شنود : سکولاری!
شهری که می گویند مسلمان ساز و مسلمان دار است اما با هر نفس تهمت میزنند و غیبت می کنند و به قولی گوشت برادرمرده خود را با ولع می خورند .
شهری که نظامی اش شهردار می شود !
مهندس برقش تاکسی دارد !
آدمها از دیدن پلیس می ترسند !
شهری که دل به دست آوردن سخت است و دل شکستن هنر می باشد !
شهری که زبانش "پارسی" است اما می گویند "فارسی" چون زبان عربها "پ" ندارد !
شهری که من دوست دارم هوای تو را داشته باشم ، و تو هوای من را ، اما نه به معنی حمایت! به این معنی که هیچ کدام نمی خواهیم در هوای خودمان نفس بکشیم .
شهری که مرگ حق است و حق گرفتنی!
شهری که برنده یعنی کسی که کمتر از بقیه می بازد !
شهری که کف اتوبانش دست انداز دارد !
شهری که همه فکر می کنند فقط خودشان می فهمند !
شهری که مرگ بر آمریکا می گویند ولی آرزویشان این است که آمریکا را حداقل یکبار ببینند !
شهری که همه مشکل را در کس دیگر می جویند !
که هنوز نفهمیدم من در آن به دنیا آمدم یا در آن مُردم

یونس زارعیون فعال مدنی آزربایجان دستگیر شد


یونس زارعیون فعال مدنی آزربایجان دستگیر شد
چهارشنبه ۰۵ بهمن ۱۳۹۰
آذوح: امروز صبح ماموران اطلاعاتی تبریز با یورش به منزل پدری یونس زارعیون ضمن ظبط وسایل شخصی ( اعم از کتابها و جزوات ، سی دی و کامپیوتر شخصی ) وی ، خود ایشان را نیز دستگیر نموده و به مکان نا معلومی انتقال دادند .

خانواده ایشان بشدت نگران وضعیت جسمانی وی بوده و مادر ایشان در وضعیت بد جسمی و روحی قرار دارد.

لازم به ذکر است آقای زارعیون رئیس هیئت موسس تشکل آرمان ، سردبیر نشریات آذر و آرمان و دبیر کل چند دوره تشکل آرمان بوده است ، ایشان نویسنده مقالات متعدد در راستای حقوق ملی و مدنی آذربایجان می باشند . یونس زارعیون در سال 88 در حالی که دانشجوی دانشگاه آزاد کرج در مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی بود از ادامه تحصیل محروم شده بود.

چهارشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۰

کشتی بی لنگر نظام - روی امواج خروشان خاورمیانه


  از کودتای ویرانگر 88 به این طرف، دیگر کشتی آقای خامنه ای بی لنگر و کج محور روی امواج حوادث تلوتلو می خورد. کسی نمی داند، بر چه اساسی آقای خامنه ای تمام گذشته و آینده خود و سرنوشت نظام را به پای کسی ریخت که حتا در اداره درست و حسابی فرمانداری اردبیل هم عاجز و ناتوان بود .
اینک دوسال از کودتای فاجعه بار 88 می گذرد و بدنبال آنهمه زندان و کشتار خیابانی و اعدام  و شکنجه و بدنامی های کهریزک و اوین و زندان مخوف رجائی شهر می گذرد. شرایط ایران و جمهوری اسلامی چه از دیدگاه 75 میلیون ایرانی و چه در نگاه جهانیان به میهن مصیبت زده ما چگونه است؟ برای این کار بهتر است سخنان تنی چند از شخصیت های کلیدی حکومت، یعنی اصول گرایان را نسبت به کسی نقل کنیم که به گفته رهبر فرزانه در نماز جمعه پس از کودتا، افکارش به نظرات و افکار ایشان از همه نزدیک تر است. یعنی محموداحمدی نژاد.
مصباح یزدی بنابه گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار ایشان ،در دیدار با مسئولان شورای عالی زنان گفت :
"خطری كه من احساس می ‌كنم شدیدترین خطری است كه تا به حال اسلام را تهدید كرده است و آن هم از سوی نفوذی‌هایی است كه در بین خودی‌ها در حال رشد هستند...... امروزه در درون جامعه ما ( بخوانید در درون گروه حاکم) تشکیلاتی فراماسونری در حال شکل گرفتن است که شعارش همان شعار قرآن و اسلام است .
وی ادامه داد: چگونه كسی كه در عمرش با عالمی ارتباط نداشته و علاوه بر آن هر روز ضربه‌ای به اسلام می‌زند، می‌تواند برای اسلام مفید باشد، و معلوم نیست چه شده كه برخی نیز به آن‌ها دل بسته‌اند ! "
البته پیداست که منظور ایشان از کسی که در عمرش با عالمی ( روحانی ) ارتباط نداشته کسی جز آقای رحیم مشائی نیست! و منظور ایشان از " برخی " هم کسی جز محمود احمدی نژاد نمی تواند باشد! یعنی همان کسی که آیت اله خامنه ای چنان فکر خود را به او نزدیک می داند که برای تداوم دولت فاسدش، دست به کودتائی خونین زد و همه  سرنوشت خود و  ایران را تقدیم او کرد.
از طرف دیگر در روزهای اخیر سایت های الف، شمال و جهان با انتشار مطالبی به دولت احمدی نژاد و جریان های انحرافی در درون آن، هشدار دادند. آنان با توجه به سخنان اخیر علی اکبر جوان فکر، مشاور مطبوعاتی دولت، نوشتند که "سرچشمه های جوشان جریان خطرناک دولت اصول گرا را باید رصد کرده و خشکاند!". پیداست بسیاری از آن ها از نظرات ظاهرا ایرانی رحیم مشائی و اظهارات معاون ریاست جمهوری  سخت نگران شده اند.
در این حال سایت الف، متعلق به احمد توکلی نماینده اصول گرای تهران و رئیس مرکز پژوهش های مجلس، خطاب به جوان فکر می نویسد: " کاری نکنید تعبیر و تحلیل برخی افراد در مورد این که فتنه بعدی از درون اصول گرایان است، به حقیقت بپیوندد و شما و امثال شما مصادیق آن باشید!"
خلاصه این که  بحث بسیار پردامنه تر از این حرف هاست و بسیاری از نکات و راز و رمز های درون حاکمیت برما دانسته نیست. اما از همین بخش از کوه بزرگ یخی که در امواج متلاطم درون ملت ایران از یک طرف و مسائل جهانی و انقلابات شمال آفریقا و خاورمیانه از طرف دیگر در برابر کشتی در هم شکسته  رهبر فرزانه قد برافراشته اند، نشان از یک سونامی بزرگ برای ملت و کشور ایران در آینده نه چندان دور با خود دارد. لذا شاید این روزها و ماه های بسیار حساسی از تاریخ ایران باشد و چنانچه نتوان در شرایطی که جمهوری اسلامی با بیکاری میلیون ها ایرانی و توّرم سنگین اقتصادی و افلاس تعهدات بانکی و پولی موجود دست به گریبان است  ره به سرانجامی ببریم باز کشوربسوی انفجاری عظیم تر از انفجار اعتراض به کودتای 22 خرداد خواهد رفت. انفجار در قلب توفان خاورمیانه ما را به کدام ساحل ناشناخته خواهد برد؟
by: arash choupani 

افشای یک سند محرمانه در شرق الاوسط


 نسخه سرکوب معترضان
ازج. اسلامی به سوریه ابلاغ شده  
     
خبرگزاری ها روز گذشته سندی را منتشر کردند که بموجب آن، جمهوری اسلامی نسخه سرکوب اعتراضات مردم سوریه برای دولت این کشور فرستاده است.
در این سند که مهر محرمانه سازمان اطلاعات سوریه را دارد و روزنامه الشرق الاوسط آن را منتشر کرده آمده است:
«گروه کوچکی قصد دارد حوادث تونس و مصر را در سوریه بازسازی کند و برای این امر به حمایت مالی قطر و شرایط مساعد بین‌المللی در حمایت از تظاهرات مردمی تکیه کرده‌است. برای مقابله با آنها باید از اشتباهات زین‌العابدین بن‌علی و حسنی مبارک رهبران سابق تونس و مصر درس گرفت. رهبران تونس و مصر، ازابتدا ارتش و گارد ریاست جمهوری را بی‌طرف کرده و به رسانه‌ها اجازه دادند تا تمامی تحولات را پوشش دهند که در نتیجه کنترل روند امور از دست آنها خارج شد. اگر روش خاصی برای مقابله با تظاهرکنندگان اتخاذ شود، روند امور هرگز باعث نمی‌شود تا خطری نظام را تهدید کند و نهایت طی چند ماه مردم خسته‌ شده و سرانجام نظام قوی‌تر از قبل خواهد شد».
نباید اجازه داد، مسیر اعتراض ها متوجه شخصیت اول نظام (بشار اسد) شود. معترضان سعی می کنند در نقاط شلوغ شهر تجمع کنند تا بدین ترتیب بتوانند توجه عمومی را جلب کرده و مردم را تشویق کنند به آنها بپیوندند. باید مکان تجمع بلافاصله تا حد امکان محاصره شده و ارتباط معترضان با خارج قطع شود و همزمان نیروهای امنیتی با لباس شخصی وارد جمع معترضان شده و میان آنها اختلاف ایجاد کنند و در صورت نیاز چهره‌های فعال را دستگیر کنند. اگر در مکانی، تظاهرات از کنترل خارج شد باید آن منطقه از طرف ارتش و نیروهای امنیتی محاصره شده و تمامی راه‌های ارتباطی مانند اینترنت و تلفن در آن محل قطع شود. سپس افراد نظامی و امنیتی تحت حمایت تک‌تیراندازها وارد عمل شده و معترضان را هدف قرار دهند. البته تعداد کشته‌شدگان نباید هرگز از بیست نفر بیشتر شود، چرا که این امر توجه مردم دنیا را به سمت خود جلب کرده و در نهایت باعث دخالت خارجی می‌شود. در صورتی که معترضان به قتل رسیدند، رسانه‌ها باید تیراندازی را به گروه‌های مسلح و تروریست نسبت دهند."
روزنامه الشرق‌الاوسط نوشت: «نظام بشار اسد که هنوز میان برخی مردم سوریه و همچنین منطقه خاورمیانه، نظامی قابل قبول و نسبتا محترم است؛ روشی را برای مقابله با اعتراض مسالمت‌آمیز مردم در پی گرفته است که با عقل همخوانی ندارد. درحال حاضر سناریوهای تبلیغاتی مضحک حکومت سوریه، شباهت زیادی به سناریوهای ایران در مقابله با معترضان آن کشور دارد.»

بحث روز در حاکمیت - آغاز جنگ مذهبی- منطقه ای


 آغاز جنگ مذهبی- منطقه ای


و یا پرهیز از این جنگ؟
       
کشاکش بر سر ورود به یک جنگ منطقه ای، به بهانه دخالت نظامی عربستان سعودی در بحرین، از یکسو و پرهیز از افتادن در چنین دامی از سوی دیگر، نه تنها درعالی ترین سطوح نظامی، بلکه در مجلس اسلامی نیز جریان یافته و گسترش پیدا کرده است.
این کشاکش، باز می گردد به آن بخش از سخنرانی سانسور شده علی خامنه ای در دیدار با فرماندهان نظامی در دیدار 16 فروردین که در آن به فرماندهان نظامی، نسبت به خطر یک جنگ مذهبی در منطقه هشدار داد. پس از این هشدار، احمدی نژاد در اولین مصاحبه خود در سال جدید، در پاسخ به اجلاس شورای همکاری خلیج فارس آنها را تهدید نظامی کرده و توصیه کرد به نقشه بزرگ ایران نگاه کنند! این نظر، ظاهرا مغایر هشدار رهبر جمهوری اسلامی بود و به همین دلیل، چند روز پس از آن، وی این سخنان را در جریان سفر به کرمانشاه و سخنرانی های مرسوم در این سفرها اصلاح کرد و گفت که جمهوری اسلامی از سیاست دوستی در منطقه پیروی می کند!
ادامه کشاکش ها، نشان میدهد که مسئله افتادن ایران در دام یک جنگ منطقه ای همچنان جدی است و این جنگ آتش بیارانی در حاکمیت کودتائی جمهوری اسلامی دارد که به تلاش خود، با هدف یک سره کردن کار قدرت در جمهوری اسلامی ادامه میدهند. چنان که کار به رقابت نیز کشیده است!
حسن "غفوری‌فرد" عضو قدیمی جبهه راستگرای جمهوری اسلامی که اکنون بعنوان یکی از اعضای جبهه باصطلاح اصولگرایان در مجلس حضور دارد، روز گذشته گفت:
"پیشنهاد استفاده از نیروی نظامی جهت کمک به مردم بحرین، اقدامی است خلاف قانون اساسی، مگر این که جمهوری اسلامی در خطر باشد که در این باره نیز نیازمند تشخیص فرمانده کل قواست! در صورتی‌که ولی‌فقیه مصلحتی را تشخیص دهند، حتما انجام خواهد شد. ورود به جنگ ممکن است دامنه کار را خیلی مشکل‌تر کند و حتما خاورمیانه دچار یک اشتعال عظیم خواهد شد که معلوم نیست که به کجا می‌رسد."
در مخالفت با همین نظر، روح الله حسینیان، نماینده دیگر مجلس، که خود را نجات دهنده تاج و تخت ولایت علی خامنه ای می داند و دست دراز امنیتی احمدی نژاد است، روز گذشته در مصاحبه با "خبرآنلاین" گفت:
" جمهوری اسلامی باید نیروهای نظامی خود را آماده کند و اجازه ندهد مرزهای عربستان سعودی به ایران نزدیک شود. اکنون یک فرصت استثنایی پیش آمده و نباید از این فرصت، بخاطر محافظه کاری کنار بکشیم و اجازه دهیم دشمنان ما در منطقه به اشغال نظامی بپردازند."
در یک خبر دیگر، دار و دسته های حرفه ای کفن پوش که وابسته به شبکه مصباح یزدی و حجتیه اند، روز گذشته در نزدیکی کنسول‌گری عربستان در مشهد باصطلاح تظاهرات اعتراضی کردند! این تجمع در مقابل مسجد امام سجاد(ع)  که حوالی کنسول‌گری عربستان (انتهای بولوار سجاد) قرار دارد انجام شد.
این مجموعه را، سخنان سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که سایه خامنه ای در نیروهای مسلح است کامل می کند. او نیز در حاشیه یک همایش که خبر آن بصورت مستقل در همین شماره پیک نت منتشر شده گفت: "بنای جمهوری اسلامی درگیری با سایر کشورها نیست. بنای جمهوری اسلامی ایران بر جنگ نیست. بنابراین این مسأله در استراتژی ما وارد نمی‌شود."

توجه


سالها دل طلب جام جام از ما میکرد ، آنچه خود دشت ز بیگانه تمنا میکرد
چقدر بگوییم ۱۴۰۰ سال ؟ 
چقدر بگوییم ایران باستان ؟
چقدر بگوییم داشتیم ؟
چقدر بگوییم فرهنگ ما آنچنان بود و اینچنین شد ؟
تا چه زمانی حسرت گذشته مان را خواهیم خورد و حال را در حسرت گذشته و به انتظار آینده از دست خواهیم داد ؟
چرا نمیخواهیم قبول کنیم بازی را برای چندمین بر در تاریخ باخته ایم و بایستی از نو شروع کنیم ؟
فرض را اینچنین بگیریم که تا بحال هیچ تمدنی نداشته ایم ، میخواهیم همین امروز شروع کنیم . چه میشود مگر ؟ چیزی بیشتر از این از ما کم نمیشود . به حد کافی اعتبار و شخصیت و تاریخی و ملی مان در طی این سی و اندی سال از بین رفته است . همه نو  متلک بارمان شده است . از ریس جمهور مملکتمان تا دون پایه ترین مقام هایمان هم آبروی خود و هم کشورمان را به تمسخر گرفته اند  . در هر کجای جهان حتی مقدار اندکی از این اتفاقات میافتد ، مردم به سختی با دولت و حکومت برخورد میکردند . به اندازی دزدی و بی آبروی اتفاق افتاده است که به جای مقابله با آنها با عکس شخصی و یا هنری و یا هر چه ... چند هنرمند و یا با لطیفه گویی در باره صعود نرخ ها و یا لودگی برای  تصمیمات مهم ملی و  ترکمانچای های جدید سخن میگوییم . بیغیرتی تا به کی ؟ حداقل اگر جسارت اعتراض یا مبارزه نداریم بی ارزش نمودن و مسخره بودن را کنار نهیم . به جای گریه نخندیم، اگر از شدت ناراحتی لطیفه سرایی میکنیم بدانیم تنها این موجب هرز شدن و بیهوده شدن نقدمان میشود
همه خسته شده ایم میدانم اما تا به چه زمانی میخواهیم جاهل وآر بجنگیم . مگر نه اینکه بزرگترین دشمن مان جاهل است . مگر نه اینکه دشمنانمان هم از ابزار جاهل نگاه داشتن ما سود میبرند ؟
به هر چیزی به هر دینی به هر خدایی اعتقاد داریم برای خود نگاه داریم ، انسان و آزاده باشیم ، به همه انسانها ارج نهیم و همه را با هرگونه اندیشه دوست بداریم . هم اکنون زمان دوستی ما میباشد، دشمن ما هم خواستار تفرقه بین ماست . با هر اندیشی سیاسی ، دینی و یا قومی یکبار دست به دست هم دهیم . پس از آزادی نیز میتوانیم در فضایی آرام برای آینده تصمیم گرفت . چرا و چرا نمیخواهیم قبول کنیم  که :
ما چــــند برادر که از یک پشتیم       در عرصه روزگـــار پنج انگشتیـــــم
گر پهن شویم در زبان ها عددیم      گر جمع شویم بر دهان ها مشتیم

حمله به خود


یه چیز دیگه
این چند خط رو  ۴ سال پیش تقریبا همین موقع ها بود که نوشتم البته خیلی نزدیکتر به روزه انتخابات مجلس ان سالها  ، تغییرش نمیدم چون جایگاهمون بهتر که نشده حتی خیلی بدتر هم شده ، فقط به جای عدد ۲۸ ، عدد ۳۲ قرار بدین و به جای اینکه باز تو وطنم باشم خارج از وطنم مجبور به زدن قلم های خسته ام هستم .خیلی از اسامی عوض شدن ولی هنوز چنتاشون دوم آوردن یا دوامو براشون آوردن . بهرحال ، بیاین باهم باز تو این انت...بات هم شرکت کنیم تا به دنیا بفهمونیم هنوز هم جز نفهمترین مردم جهان هستیم . به جای نقطه چین میخاین ( خا ) بزارین یا ( صا ) . فرقی به حال کشور و مردمش نخواهد کرد، راحت باشی و رای تونو
بدین، این هم میتونه  یک رکورد جدید گینس باشه ، حداقل بالاخره که مهم میشیم ،.............. این قصه ادامه دارد ؟ 
نمی دونم چرا هروقت زمان انتخابات میرسه یاد سریال کیف انگلیسی می افتم . فکرکنم جریان اونو بخاطر داشته باشین . فردی
تحصیلکرده در فرنگ بعد از بازگشت به شهرخودش به یاری همشهریانش و البته کمی  مساعدت از ما بهتران ، به نمایندگی شهرش در مجلس ملی انتخاب می شود و البته آنهم در برابر کسی به پیروزی می رسد که خان آن حومه است و ... . بالاخره پس از مبارزات و افت و خیزها او نیز به بیراهه کشیده می شود و ... .
صبح پنجشنبه که از خواب بیدار شدم سردی هوای بیرون رو از تو خونه حس کردم . برای همین خودمو پوشوندم و راهی محل کار خود شدم .دورو بر مو تو خیابون که دیدم اول کمی به حواس خودم شک کردم . بعدا فکر کردم که هنوز از خواب بیدار نشدم و دارم خواب میبینم . همه درختها رنگا رنگ شده بودند . همه جا مثل روزهای کارناوال در برزیل پراز عکسهای رنگی و آویزهای تزئینی شده بود . کمی که بیشتر سردم شد و خواب بکلی از سرم پرید تازه فهمیدم که نه خواب می بینم و نه حواسم دچار مشکل شده . آره ، آغاز هفته ای بود که کاندیداها شروع به تبلیغات خود می کردند . یکی یکی که پلاکاردها و عکسها را در نظر می گذراندم با خودم فکر می کردم  که چرا این همه نامزد ،خدمت به مردم را دوست دارند ، مگر نه آنکه زیربار مسئولیت رفتن سخت است و انجام خواسته های رای دهندگان دشوار. به انبوه تبلیغات که نگاه می کردم و در دلم به این همه غیرت که یک شبه تمامی خیابانها را در خود گرفته بود آفرین گفتم . با خودم گفتم ، کاش پس از انتخابات نیز میشد به این سرعت و با این علاقه خدمت رسانی می کردند . نمی دانم . بگذریم .
عکسها و اسمهارو که میدیدم با خودم فکر می کردم ، بعضیها چقدر اعتماد بنفس دارند که بعد از بیست و هشت سال هنوز هم باور ندارند که نمی توانند . تعدادی از عکسها هم از نا پختگی و ساده اندیشی سخن می گفتند و خودشونو برای نبردهای آینده آماده می کردند . خلاصه درپائیز بهار شده بود و در ختان مملو از گلهای زیبا ، خوشرنگ  و فریبنده  .   گلهایی که پس از شکفتن فراموش می کنند که برکدام خاک ایستاده اند و به یاری کدام باغبانان فضای رشد و توسعه یافته اند .

اسلام به تعریف سرزمینها



در چند سال گذشته به یمن وجود پر برکت جمهوری اسلامی و آواره کردن مان از سرزمینمان با ملیتها و فرهنگهای مختلفی نشست و برخاست کرده ام و جالب اینجاست که چون اکثر همسایگان مسلمان و سنی هستند برایم جالب بود که نگرش آنها را نیز به زندگی ، بشریت ، و رفتار های اجتماعی بدانم.

 در ترکیه که بودم ، مسلمانان بر ۲ نوع بودند ،دسته اول  مذهبی و مقید به قوانین اسلام باکمی تغییر و تخلص ، و کاملا اسلام ۱۴۰۰ سال پیش را در آنها میتوان مشاهده کرد ، با همان هنجار ها و نگرش ها و حتی هر ان اماده جهاد، جالب اینجاست که این نوع از مسلمانان کاملا مخالف سیاستهای دولت های وقت ترکیه میباشند و در آرزوی راه اندازی مجدد  امپراتوری عثمانی هستند، دشمن شدید آتاتورک و به صورت کلی مخالف با یک جامه مدنی مدرن . حال از عجایب این دسته برایتان بیان میکنم ، کاملا وابسته به تکنولوژی و یکی از بزرگترین مشتریان پرو پا قرص فیس بوک ، در ظاهر کاملا خود را از وسوسه  شیطان به دور نگاه میدارند اما در ضمیر ناخودآگاهشان همیشه آماده برای ارتکاب هوای نفس هستند . همیشه مخالف مشروبات الکلی میباشند اما از زنا کردن هیچوقت  پرهیز نمیکنند ، تقریبا دایییه پدر خواندگی  مسلمین را دارند و بر این ادعا استوارند که اسلام پس از دوران صدر اسلام به عثمانی ها و ترک ها سپرده شده و این بودند که اسلام را به همه جا میبایستی صادر میکردند . در دهه گذشته نیز علاقه مندی برای مطالعه کتب تاریخ عثمانی به شدت افزایش یافته ، خودرا هم اکنون یکی از چند قدرت برتر منطقه و حتی در چند سال آینده جانشین ابر قدرتهای امروزی میدانند، دسته دیگری از ایشان نیز کم و بیش ینگنه میاندیشند اما به دلیل اینکه خودرا غیر ارتجاعی و مسلمان مدرن مینامند ، به مقداری جهان را بیشتر برای خود باز گذشته اند و با سفر به دیگر نقاط جهان خود را سفیر اسلام و یک مسلمان نو اندیش و بروز میپندارند که میتواند هر کاری انجام دهد و سپس از خداوند طلب مغفرت نمیاد . هر دو دسته مسلمانان دیگر کشورها از جمله ایران ، افغانستان ، پاکستان و حتی خود عربستان را مسلمان واقعی نمیداندند .

افغانی ها هم از نظر فکری به شدت تحت تاثیر خشونت طلبی طلبان ، به مسلمانانی دو آتشه و مدعی اجرای کامل اسلام هستند و بزرگترین دشمنانشان عبارتند از اول غربیها ، دوم پاکستانیها و سوم ایرانیها ، به نظر ایشان همه جهان چشم به افغانستان دوخته اند و هیچ کس خواهان پیشرفت و استقلال این کشور نمیباشد، همه خواهان تجزیه افغانستان و از بین بردن فرهنگ و آداب و رسوم  ایشان میباشند و بزرگترین دلیل فروپاشی کشور شوروی سابق را جانگ با افغان ها و شکست توسط ایشان میدانند ، دشمن تراشی و فرافکنی در خون و روجشان رخنه کرده ، هیچگونه منطقی به غیر از فرامین اسلام را قبول نمیکنند و پس از مهاجرت به دیگر کشورها حتی سعی در تغییر دادن سبک و روش زندگی آنها دارند . یک دسته اقلیت نیز در میان این افغانها دیده میشوند ،کاملا مدرن و به دلیل مطالعه و آگاهی از وضعیت اسفبار کنونی دچاره شده میهنشان سعی در اصلاح امور دارند اما به دلیل در ا قلیت  واقع شدن قادر به تغییر نمیباشند ، این افغانهای روشن فکر بسیار اجتماعی بوده و در جوامع جدید محل سکونت خود بسیار مورد توجه و علاقه اطرافیان میباشند . 

پاکستانیها ، این مردم بر خلاف فرافکنیهای افغانیها کاملا خود را با دنیای امروزی وفق داده اند و با القاط سبک زندگی هندی اسلامی ، سبک و روشی نوین را به وجود آورده اند ، درست است که طالبان نشات گرفته از دسته بسیار رادیکال مسلمانان این کشور میباشند اما ناظر هستیم که در منطقه پاکستان تنها کشور دموکراتیک و واقعا مردمی را داراست ، قشر روشنفکر و آگاه در پاکستان به مراتب غنی تر و پر جمعیت از افغانستان میباشد . و با اندیشیه باز میتوانند به راحتی در مورد مسائل داخلی و مشکلات خود تصمیم بگیرند .

سوریها ، مردمانی خونگرم با احتساب به همسایگی با لبنان اردن و اسرائیل میتوان مترقی ترین مردم عرب زبان خاور میانه نامیدشان ، کردهای مترقی نیز به این امر بیشتر دامن زده اند ، این سخنان و عقیده را میتوان از خیزششان در مقابل رژیم بعثی خاندان اسد به وضوح مشاهده کرد . این مردم در ظاهر اسلامیشان باطتنا طرفدار شدید مدرنیته میباشند و با الهام از مردم لبنان ، خواهان زندگی بدور از هرگونه دیکداتوری ، جهالت و غرب ستیزی هستند ، با مردم ترکیه روابط بسیار نزدیکی از بابت فرهنگی دارند اما به میزان ایشان هنوز در اسلام ذوب نشده اند . خواهان جدایی حکومت از دین میباشند  ، اما در بتن سخنانشان به این دلیل با دولت وقت مخالفند که چون اقلیتی شیعی بر اکثریتی  سنی حکومت میکنند و خواهند تغییر در منش و بافت دینی حکومت هستند . به نوعی میخواهند حکومت خودرا همرنگ با اکثریت کنند د واقع .

به طور کلی تنها برداشت من از این رفتارها و هنجارهای دینی و اجتماعی به چند خطی که زین پس مینویسم ختم میشود
دین اسلام با تمامی تبلیغات و عقاید و روشنفکرانش به انتهای زوال رسیده اند و همه کم و بیش میدانند و فهمیده اند که پاسخگوی نیاز های امروزی بشریت نمیباشد ، مسلمانان دو آتشه هنوزهم  که هنوز هست با ندید گرفتن واقعیات سعی در کتمان حقایق روز و شیطانی جلوه دادن عقاید روشنفکری هستند، هنوز باور ندارند بسیاری و حتی همه پیشرفت بشریت چه در زمینه های علمی و چه در زمینه های زندگی اجتماعی مدیون افکار باز و آگاهانه انسانهای پاک اندیشی بوده است که خودرا از مرز عقاید و جهالتها رهانیدند و با انتقاد و اصلاح رفتاری و فکری سنتی خویش هم خود و هم دیگرانی را از بند بردگی نجات دادند . دینی مملو از خرافات ،جهالتها و انسان ستیزها ، دینی که به بن بست رسیده است . 

متکی: امنیت خلیج فارس یا برای همه یا ‌هیچ کس


در  طی روزهای گذشته بیانات فراوانی را از سران نظام و سپاه شنیدیم  ، اما جالبترین و درخور توجه ترین آنها ، میتوان به مصاحبی آقای متکی در برنامه تلوزیونی اشاره کرد، در لابلای سخنان ایشان چند نکته جالب و مهم را میتوان دید . 
۱ - همانطور که در بحث انرژی هسته‌ای می‌گفتیم که یا انرژی هسته‌ای برای همه و یا برای هیچ کس؛ در اینجا هم می‌گوییم امنیت خلیج فارس یا برای همه و یا همه از ناامنی در این منطقه متضرر می‌شوند.  خصوص موضوع نفت گفت: آمریکایی‌ها در مقابل تحریم نفت ایران باید پاسخ‌های روشنی دریافت کنند، زیرا تحریم نفت برای آمریکا مسئله ساده‌ای نیست و حتی ناممکن است، بنابراین اگر قرار باشد ایران نتواند نقشش را صادر کند، طبیعتا صادرکنندگان دیگر هم دچار مشکل خواهند شد.
یعنی این بدین معناست که هم چنان که بقیه دارای بمب هسته ای میباشند ما نیز بایستی بدان دسترسی داشته باشیم ، و نکته دوم و مهمتر قضیه تحریم نفت میباشد، یعنی اگر قرار به تحریم  نفت ایران باشد هیچ کشوری نمیتواند و نخواهیم گذاشت صادرات نفت را انجام دهد
۲- ایشان فرمودند : رهبر معظم انقلاب نیز در مباحث خود "امنیت دسته جمعی منطقه" را مطرح کردند. 
ایشان با بیان این مطلب ۲ هدف را اذعان کردند ، اول اینکه هنوز وزیر امور خارجه رهبری میباشند و دوم اینکه نظر رهبری بر اینست که در صورت بروز هرگونه ناامنی برای جمهوری اسلامی ، منطقه را نا امن خواهیم کرد . 
۳- وی ادامه داد: امنیت خلیج فارس و دریای عمان یک کل غیر‌قابل تفکیک است . 
یعنی میتوانیم این نا امنی را به کل  مناطق  تیرراس مان اشاعه دهیم .
۴ - متکی خاطرنشان کرد: در این اواخر بداخلاقی‌هایی را در منطقه شاهد هستیم که باید دانست ریشه آن چیست که فکر می‌کنم برای فهمیدن آن باید به یکسال و نیم اخیر برگردیم
این بداخلاقی هارا میتوان به انواع فشارهای منطقه ای از جمله عمال فشار بر سوریه ، حزبالله و تحریم توسط امارات اشاره کرد که رژیم را به سختی به چالش کشانده است  و همه این رفتارها را به اقدامات دولت و در راس ان به ریاست جمهوری و عکس عمل های بدون اندیشه ایشان نسبت میدهد .
۵ - متکی در ادامه سخنان خود گفت: آمریکائی‌ها اهدافی را تعیین کرده‌اند که بر سایه‌ها فشار بر ایران به آن برسند‌ که بحث هسته‌ای، تحولات منطقه و انتخابات پیش‌رو از جمله آنها است. نکته آن است که آمریکائی‌ها گمان می‌کنند با تشدید این فشارها ممکن است سیگنال‌هایی را از ایران دریافت کنند که به نوعی آمادگی برای سازش و همراهی با آنها باشد. 
متکی بیان میکند که میدانند که جامه جهانی و در راس آنها ایالات متحده تصمیم خود را برای مقابله با رژیم گرفته است  ، اما ما هنوز تصمیم به جواب دادن و سیگنال دهی نشده ایم  ولی به دور از انتظار نیز برایمان نیست .

قدمت عمر زمین ۱۴۰۰ سال تخمین زده شد


امروز ۱۴۰۰ مین سال تاریخ  ماست . نه کمتر و نه بیشتر اصلآ همه این ۱۴۰۰ سال فقط برای ما ایجاد شده است ، که کشوری و ملتی را قربانگاه و قربانی کنیم ، ۱۴۰۰ سال ارزش این هارا دارد. چه کسی گفته است که ما تاریخمان ۱۵۰۰ سال یا ۲۰۰۰ سال یا ۲۵۰۰ سال و یا حتی بیشتر است . چه کسی چنین اسنادی دارد. مگر تاریخ قبل از ۱۴۰۰ سال هم بوده است ؟ . مگر عمر زمین و زمان بیشتر از ۱۴۰۰ سال میباشد . مگر نه اینکه دنیا و کائنات فقط به خاطر شخص شخیص یک انسان که ۱۴۰۰ سال پیش بدنیا آماده ایجاد شده است . پس این دانشمندان چه میگویند. دانشمندان جاهل ، نمیفهمند ، خودرا به شیطان و عقاید شیطانی سپرده اند . حتی بعد از هم اکنون نیز زمین و زمان وجود دارد از صدقه سر غایبی است که درون چاهی خفته است. چه بزرگوارانه ، زیراکه اگر ایشان نبودند به یقین تاریخ فقط ۴۰۰ سال عمر میکرد و هم اکنون زمین و زمان نابود شده بود و ما نیز نبودیم . پس سپاس  . تنها شبهه ای که من آنهم در نتجیه سبک شدن اعتقادم برایم بوجود آماده اینست که حال که ما بر روی زمین زندگی میکنیم از خورشید سود میبریم و زمانمان را ماه تعیین میکند ، پس اینهمه کهکشان و دیگر سیارات و اقمار بچه دارد میخورند .......

هرجا منافع گروهی هست پس مرگ بر حقوق بشر


سال ۲۰۱۲ هم آمد . دنیا همچنان نا  آرام است . خاورمیانه در میان آتش تندروها ، جدایی طلبان، جنگ طلبان، استعمارگران میسوزد ، آفریقا منلاتم است ، اروپا و امریکا به رکود اقتصادیش خو کرده ، تنگه هرمز مشغول انواع مانور های نظامی ،  یک روز ایران یک روز عراب ، شبهه جزیره کره یک دیکداتور جدید می ازماید . تنها چیزی که تغییر کرده است همه یکسال پیرتر شدیم، خسته تر و رنج کشیده تر ، دیگر عادت کرده ایم که دنیا به نظامهای دیکداتوری معامله کند . حقوق بشر مفت نمیارزد ، هرجا منافع گروهی هست پس مرگ بر حقوق بشر . تا همین دیروز گروه ۱+۵ نظام حاکم بر ایران را حامی تروریست میخواند امروز باز بر سره میز مذاکره بر میگردد ، گویی تا به حال هیچ اتفاق مهمی رخ نداده و میشود با تروریست هم سر میز مذاکره نشست . به قول دایی  جان ناپلون شما کاری نداشته باشید ما خودمان حرف میزنیم و حل میکنیم . مردم ایران نیز همچنین دیگر به داشتن آقا بالا سر عادت کردند به هر نامی خمینی باشد یا خامنه ای ، نان شب واجب تر است . اینها سید و اولاد پیامبر هستند خودشان میدانند که صلاح ما چیست ،مادر بزرگم میگوید  این حرف من نیست حرف خیلی ها در ایران است . آنها کافرند و به جهنم میروند ، خدا هرکسی را که دوست نداشته باشد در این دنیا غنی و خوشبخت میکندش ، باز هم مادر بزرگم میگوید اینهارا. 
پیر است و نمیخواهم بی ادبی و بی حرمتی کرده باشم ، مثل همیشه با لبخندی و با سکوتی پاسخش را میدهم . بیچاره خبر ندارد که چه کردند این حاکمان به ظاهر ساده و بی آلایش با مردم . و آیا اگر بداند که در چه کاخ ها و با چه امکاناتی زندگی میکنند باز هم بر عقیده خود خواهد ایستاد؟ یا این سوال از ذهنش ختور  خواهد کرد که آیا این جهنمی هستند یا بهشتی ؟ آیا قولمان نزده اند . آیا نمیداند که جای پایشان بر روی چه خونهایی قرار گرفته ، آیا نمیداند آنها دینشان را ، وطنشان را و مردمشان را به قیمت تخت و تاجشان و آخرتشان فروختند . 

آنچه حضرت علی نتوانست انجام دهد جمهوری اسلامی توانست


 جمه ۹ دی ماه امسال نیز باز هم پشت تریبون های نماز جمه سخن از فتنه بود ، آقای احمد خاتمی از مقایسه سال ۸۸ با فتنه صدر امامت اولین امام سخن میراند .سوالی برایم پیش آمد . جناب احمد خان خاتمی طبق فرمایشه حضرت عالی درزمان علی ابن ابی طالب نیز فتنه ای مشابه ۸۸ رخ داد و موجب شد امام علی نتواند به مسند خلافت قرار گیرد حال سوال اینجاست ، آیا شما مقدس تر و آگاه تر از علی ، خودرا میپندارد که توانستید با فتنه مبارزه کرده و آنرا سرکوب کنید ، اگر چنین است یعنی منظورتان اینست که حضرت علی به اندازه شما علم و آگاهی از آنچه که بایستی انجام میداد نداشته ؟ آیا نبایستی از ایشان درس میگرفتید و همچنان که ایشان خواست مردم را محترم شمرد شما نیز بخاطر از دست ندادن مقامتان اینهمه ظلم نمیکردید ، ؟ آیا ان حضرت چون نمیتوانستند در زمانشان به مانند شما سرکوبگری کنند مجبور به خانه نشینی شدند ؟
فرمودید که بهترین راه برای حفظ خود همانا ولایی بودن میباشد که فتنه ها را خنثی میکند . یعنی منظورتان اینست که حضرت علی ولی نبودند با توجه به اینکه جزئ نزدیکترین افراد به پیامبر میبودند ؟ یعنی حکمی که به عنوان نائب بر حق بودنتان میفرمایید موجود هست از مقام پیامبر بالاتر بوده است که در آنزمان آنچه علی بر کوفیان نکرد شما بر ما روا داشتید .

آیا حقیقتا اسراییل قصد آغاز جنگ را دارد و یا در کمین آغاز ان توسط خود ایران و یا دیگر کشور ها ست ؟


با نگاهی به روابط تاریخی ایران و اسراییل قبل از به روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی میتوان گفت  که همیشه تنها کشور دوست برای اسرائیل در منطقه خاور میانه، کشور ایران بوده است، پس از روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ، در عمل این دوست قدیمی تبدیل به یک دشمن بالفعل شد ، در این میان ، لابی های اسراییل در امریکا و منطقه همزمان با انقلاب ۱۹۷۹ ایران ، ۲ سال بعد در کشور ترکیه رژیم  کودتایی در سال ۱۹۸۰ - ۱۹۸۱ بوجود آوردند که بیشترین حامی دولت  اسرائیل  در منطقه و در واقع جایگزینی برای کشور ایران شد، در طی ۳۲ سال گذشته اتفاقاتی که در ایران رخ داد مردم ایران را بر این وا داشت که همچنان اسرائیل را دوست پندارند وا در اذهان خود خاطره ای خوش از نام اسرائیل بر جای مانده است که برای دولت کنونی اسرائیل بسیار با ارزش میباشد، زیرا مردم ایران را به یک دوست بلقوه تبدیل کرده است . با توجه به رویداد های اخیری که در منطقه اتفاق میافتاد ، ترکیه چند سالی است که دست از حمایت حداقل آشکارش از اسرائیل دست کشیده است وا این زنگ خطریست برای دولت اسرائیل ، این کشور هم اکنون تنهاترین موقعیت  را در تاریخ از زمان شکل گیریش به سر میبرد ، بنا بر این هیچ گاه خواهان از دست دادن یک دوست بلقوه همانند مردم ایران نمیباشد ، بلند پروازیهای سردمداران نظام جمهوری اسلامی نیز بر این امر آگاه هستند ، با همچنان با تحریک اسرائیل به جنگ در تلاش برای ابقا خود میباشند، تا به حال به خاطر هوشیاری جامه جهانی ، این خطر جنگ در خاورمیانه به وقو ناپیوسته است ، اما زمان به همین منوال خواهد گذشت ؟ 
این تحرکات که عامل اصلی ان در منطقه رژیم حاکم بر ایران میباشد نیز به یاری اقتصاد نیمه ورشکسته وا کند امریکا وا اروپا آماده است وا با ایجاد بحران ، منطقه را نه امن کرده است که درنتیجه خرید های کلان سلاح توسط  کشور های عربی از امریکا وا اروپا موجب بازگشت پول به چرخی اقتصاد این دو منطقه گردیده وا عملا کمکی به اقتصاد بحران زده غرب صورت میپزیرد . 

آیا تجزیه خاور میانه و به وجود آمدن خاور میانه بزرگ آخرین چاره میباشد و درمان صحیحی برای یک بیماری تاریخیست ؟


اینجوری که داره تو منطقه خاور میانه بوش میاد ، مرز عراق با ترکیه ، تنگه هرمز ، افغانستان ، سوریه و حتی ایران ، کردهای سوریه و عراق و ایران و در نهایت آذری های ایران رو میبینیم ، نقشه جغرافیا سیاسی منطقه مثل اینکه داره دستخوش ی اتفاقاتی میشه که احتمالا خاور میانه بزرگ رو رقم بزنه  ، معمولا روشنفکران این کشور ها و به ویژه یکپارچه  گرایان چندین سال میباشد که در بوق مینوازند و  وا مصیبتا سر میدهند ، مگر نه اینکه قوم های کرد ، ترک و عرب نیز حقی دارند ، و مگر نه اینکه دولتهای مرکزی این حقوق را نمیتوانند بجای آورند ، مگر نه اینکه این اقوام نیز خواهان  یک  دولت مرکزی نیرومند میباشند ،  مگر نه اینکه در تاریخ و در زمانی که دولت مرکزی قویی وجود داشته کسی هیچوقت به جدای و تجزیه نمی اندیشیده ، اما تا چه زمانی میتوان تحمل کرد ، مرگ  یکبار و شیون یکبار، مگر نه اینکه همین اروپا نیز زمانی شامل کشورهایی بزرگ بوده ولی حتی با وجود زبانی مشترک برای مثال آلمان، اتریش و سویس از همدیگر به خاطر منافع ساکنانشان جداشده اند ، و هم اکنون در جمعی بزرگتر به نام اتحادیه اروپا زندگی جمعی و آسایش فردی دارند، تنها سوالی که در این میان مطرح میباشد این است ، آیا تجزیه خاور میانه و به وجود آمدن خاور میانه بزرگ آخرین چاره میباشد و درمان صحیحی برای یک بیماری تاریخیست  ؟

ايران زمين

ايران سر زمينى كهن و باستانى ست و مانند همه كشورهاى كهن و باستانى آفريننده فرهنگ وتمدن، دين وفلسفه، آرا و انديشه هاى گوناگونى بوده .ايرانيان به ديگر كشورها يورش برده اند ومتقابلا اقوام وطوايف بسيارى نيز به كشور ما حمله كرده اند كسانى به كشور ما پناه آورده و ياكوچيده اند و در فرهنگ ايران ذوب شده و در بعضى موارد بيش از ايرانيان تعصب ملى نشان دادهاند . 
تخت جمشيد، شوش، پارسارگارد و همه شهرهاى قديمى ايران، نشانى از شكوه و عظمت تمدنو فرهنگ كهنسال اين كشور باستانى و تاريخى ست و هنوز آثار باستانى اين فرهنگ و تمدن درسراسر ايران موجود است و سنت هاى ديرينه در زندگى ما جلوه اى هر روزه دارند . پيروان اديانو آيين هاى ميترايى، زروانى، زردتشتى،مانوى، مزدكى، يهودى، مسيحى و غيره، از ديرباز در 
ايران زندگى كرده اند و هنوز هم با وجود همه دشمنى ها و كشتارهايى كه از آنان شده ، و باهمه دشواريها، سختى ها و جناياتى كه در كشور ما بر آنان روا مى رود؛هستند كسانى كه بهبرخى از اين اديان ايمان و اعتقاد دارند و يا هنوز به آنها علاقمندى و احترام نشان مى دهند . ازاديان، مذاهب و فرقى كه در طول ۱۴۰۰ سال پس از يورش تازيان به ايران به وجود آمده است،وايرانيان سهم بسزائى در تأسيس اين مذاهب داشته اند، فرهنگ ايران

با اين همه، هويت ايرانى پس از سالهاى طولانى تطور وتكامل به هيچ وجه ارتباطى با دين و نژادو فرهنگ مشخصى ندارد، نه آن زمانى كه، اكثر ايرانيان زردتشتى بودند، نه اكنون، كه اكثريتمردم ايران مسلمان و ازطرفداران فرقه شيعه هستند . ايرانى كسى ست كه با هرنوع عقيدهمذهبى و سياسى در اين سرزمين و در ميان همين فرهنگ كهن و رنگارنگ و متنوع متولد شده،رشد و
ايران « . نمو يافته و به زندگى دلخواه خويش پرداخته است واژه هايى » ميهن اسلامى « و »اسلام ايرانى « ، » اسلامى پوچ و بى بنيانى هستند كه تنها در مغزهاى كوچك عوام فريبان و كپكزده مسلمانان افراطى و متعصب وجود دارد و نه در انديشه بالنده و مترقى ايرانى ...
امپراتورى ساسانى در حدود سال ۶۵۱ ميلادى كه در جنگ هاى داخلى و خارجى و دخالتروحانيون متعصب زردتشى ناتوان و مفلوك شده بود، در مقابل اعرابى كه زير لواى اسلام، هويت واتحاد جديدى يافته بودند، شكست خورد . به قول زنده ياد على دشتى نويسنده متأخر عصر بيدارى
 ايرانيان .ايران شكست خورد، متواليا شكست خورد ... به طور ننگين و دردناكى شكست خورد، شكستى كه استيلاى اسكندر و ايلغار مغول در جنب آن كمرنگ است . ايرانيان بنا بر تحقيق دكتر عبدالحسين زرين كوب استاد قرن ه ا » دو قرن سكوت « تاريخ در كتاب بسيار خواندنى در مقابل مهاجمين و آرا و انديشه هاى دينى اعراب به اشكال مختلف مقاومت كردند و بنا به نظر مطلعين واثر على دشتى، » ۲۳ سال « 5مراجعه كنيد به كتاب فاخر و مستند ) بكوشش و مقدمه بهرام چوبينه، چاپ انتشارات البرز، فرانكفورت آلمان  ( محققين تاريخ ايران اين مقاومت حتا تا به امروز هم ادامه دارد

ایلومیناتیها در رژیم جمهوری اسلامی



پدیده ورود فراماسونها به ایران و در مجموع ورود ایشان به هرم قدرتهای جهانی در چند ساله اخیر مملو از علامتهای سوالی بوده است که چرای و چگونگی بالا رفتن ایشان از نردبانهای قدرت را برای افرادی که در سرنوشت جهانی تاثیر گذار بودندو اتفاقاتی که پیروء به قدرت گرفتن ایشان در جهان به وقوع پوسته همیشه ذهن جهانیان را مشغول این سوال کرده است که اینان کیستند و از کجا آمده اند .  
مهر پیشانی ها و یا همان یاران انجمن حجتیه تاریخه بسیار طولانی در شکل گیری این تعاملات حکومتی در ایران داشته اند اما با بکار آمدن نظام جمهوری اسلامی به گونه تغیر شکل یافته و البته کاملا با پوشش اسلامی و دینی پا به عرصه نهادند و همان گونه که آگاهید بر مسند قدرت نشستند ، نشانه های از وجود ریشه ای و بسیار پیچیده آنها در حکومت ها میتوان دید که در اقتصاد و نیرو های نظامی به اشکال مختلفی رسوخ کرده اند . برای اثبات این حقیقت کافیست به نحوی سخنرانی کلمات و علامت های استفاده شده در گفته هایشان بنگریم ، مهمترین و متداول ترین این علامت ها عبارتد از چشم هرم با علامت دست که هم ریس جمهور اکثر این سازمان مخفی در کشورهای گوناگون از خود نشان میدهند .جنگ طلبی و البته بجنگ کشاندن کشورایران به ورته نابودی نیز از اهداف این سازمان مخوف بوده چرا که بدین سان هم از راه فروش تسلیحات نظامی که بیشتر کمپانیها در انحصاره این سازمان است به ثروتهای هنگفتی دست مییابند و هم از طریق اشغال خاک منابع بزرگ ملی من را به یغما میبرند . و علاوه بر این با استقرار در منطقه اهداف بعدی خود رو پی ریزی مینمایند .
برای تحقیقات بیشتر به این منابع میتوانید مراجعه کنید .
www.abdollahshahbazi.org
www.illuminati.org

 ·  ·  · Share ·