در طبيعت رفتارهاي خاصي وجود دارد که
گونه هاي جانوري در شرايط خاصي از خود بروز مي دهند . اين رفتارها معمولا در واکنش
و يا تاثير عوامل محيطي و گاهي در اثر متبلور شدن يک ژن خاموش که آن نيز در
بازخورد عوامل محيطي به وضعيت فعال مي رسد ، بوجود مي آيند و تاثيرات عمده و مهمي
در موقيعت و آينده آن گونه مي گذارد . اين تاثيرات گاهي بشدتي است که موجب ادامه
بقا و يا انقراض گونه اي را رقم ميزند .
مثال هاي فراواني مي توان براي اين
گونه رفتار ها نام برد . در حيوانات اين رفتار ها در زمان توليد مثل و يا براي
پرندگان در زمان مهاجرت و حتي براي حشرات نيز اين رفتارها قابل مشاهده است مانند
هجوم ملخها .
در انسانها نيز همين واکنشها از دوران
کودکي و در جواني و بزرگ سالي در محيط هاي تحصيلي
و يا ورزشي و حتي در پروسه هاي سياسي بتناوب ديده ميشود . در علم رفتار
شناسي اجتماعي اين رفتار ها معمولا در اجتماع ها و در وجود تشکل هايي هدفمند و گاهي
في البداهه بدين شکل تعريف مي شوند که کلونها و بوجود آمدن تجمع باعث فعال شدن
ژنهايي در گونه هاي زيستي مي شود که در حالت انفرادي غير فعال هستند و تنها دليل
فعال شدن آنها بوجود ادن کلون ها مي باشد .
در تاريخ بشري اين رفتار ها در سياست
هاي کلان کشور هاي بيشماري تاثيرات شگرفي داشته است اعم از انقلابها و حرکتهاي
مردمي ، شورشها و قيام هايي که در تاريخ چند هزار ساله بشر نوشته شده است . در اين
ميان روند سوار شدن بر اين خاصيت و رفتار بالقوه بشري و استفاده کردن آنها در
اهداف گوناگون و بالفعل کردن آن بسيار جاي تحقيق و استفاده دولت مردان بيشاري بوده است که در کشور
ها و مناطق سياسي و جغرافيايي مختلف ، متفاوت و داراي آثاري مي باشد که در اين متن
بيشتر به آن مي پردازيم .
مهمترين اتفاق در هر کشوري که شرايط
دموکراسي و انتخابات در ان مهياست همانا شرکت مردم در انتخابات و چالش اصلي دولت
مردان اينست که آنها را چگونه به پاي صندوق ها بکشانند و در نهايت کسب راي از ايشان
بنمايند . در کشوري مانند اتريش ويا ايران اين شرايط از نظر تاکتيکي کاملا متفاوت
است و تنها ار همان حس و حرکت مردم و قليان احساساتي اجتماع مردم استفاده مي کنند
. اين روشها را جدا گانه در هر دو کشور به مقايسه مي گذاريم .
فاز اول – قبل از انتخابات ايران
به دليل فضاي خاص موجود در ايران و
نوع و نگرش حکومت در اين زمان معمولا مساعد ترين زمان براي ايراد نطق هاي آتشين و
مقداري گذار از خط قرمز ها و وعده وعيد هاست . فضا مقداري باز تر شده و با ايجاد يک
نوع از آزادي نسبي و کاذب شاديو هيجان در محيط انتخاباتي تزريق مي شود و بقيه
واکنشها بصورت زنجيره اي از اين لحظه آغاز ميشود .
هيجان موجود با افزايش جمعيت درگير در
انتخابات افزايش يافته و هر چاشني ديگري اعم از سخنان و يا اتفاقات بصورت تصاعدي اين
روند هيجاني جامعه را افزايش ميدهد و از اينجاست که نظريه کلون وارد عمل شده و
جامعه وارد فاز دوم ميشود .
فاز دوم – انتخابات
هم اکنون مردم وارد فازي شده اند که
بدون دليل و حتي گاهي بدون فکر از کسي طبعيت مي کنند و تمامي رفتار هاي ايشان
بصورت افراطي و احساسي بوده و به دليل ايجاد
فضاي کاذب آزاد اين روند تا لحظه انتخابات سير صعودي داشته و بسياري از بدعت ها و يا
مشکلات جامعه پس از انتخابات نيز در اين فاز شکل ميگيرد .
فاز سوم – انتخابات و پس از آن
پس از انجام انتخابات و مقداري پس از
دور شدن از فضاي هيجان ، هيجان توليد شده در افراد به صفر مي رسد و گويي همانند
عمل توليد مثل پس از انجام عمل آميزش تمامي واکنشها قطع شده و فضاي آرامش جداي از
نتايج و حتي بي اهميت به آن تبديل به فضاي مرده قبل از شروع انتخابات بر مي گردد .
درکشورهاي جهان سومي همانند ايران در
واقع انتخابات و زمان آن ابزاري است براي انجام محدود نقدهاي نسبتا آزادانه از سوي
مردم و يا رقبا و ابزاري است براي موج سواري و استفاده از رفتارهاي هيجاني جوامع
براي حکومت . معمولا قولهاي داده شده مختص زمان انتخابات و جمع کردن راي ميباشد و
بعد از انتخابات به فراموشي سپرده ميشود .
همين روند اما کاملا با وضعيت آگاهانه
در جوامعي مترقي به مانند اتريش اتفاق مي افتد . بنا به وجود آزادي هاي سياسي و
اجتماعي در بطن جامعه ، هيجانهاي مربوطه در طي زمان و بصورت کاملاعادي در بازه
زماني گسترده تري تخليه شده و تنها در زمان انتخابات و با تبليغات برنامه هاي آينده
احزاب يا افراد مردم براي دادن راي و البته مشارکت اجتماعي در جامعه وارد عمل ميشوند
.
در اين نوع مشارکت که بدون دخالت
احساسات و هيجان ها بوده و تصميم گيري کاملا منطقي و عاقلانه ميباشد ، جامعه روند
رو به رشد نرمال خود را ادامه داده در جامعه اي کاملا باز و پس از انتخابات مردم
منتظر واکنش حزب و يا افراد منتخب در قبال برنامه هايشان بوده و آنهارا رصد مي
کنند و در صورت انجام نشدن آنها ، به يقين
واکنشهاي دموکراتيک و قانوني خود را نشان ميدهند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر