یکشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۹۱

ایران ارث پدری همه ایرانیان



سرزمین ایران با تاریخی کهن و یا حتی بدون هیچ گونه تاریخی ، بزرگ یا کوچک ، غنی یا فقیر حق مسلم تک تک ایرانیهاست . شما به عنوان یک با سواد یا بی سواد ، شهری یا روستای ، غنی یا فقیر ، زن یا مرد شاغل یا بیکار ، ریس یا مرئوس ، مشروطه خواه ، جمهوری خواه ، چپ یا راست ،  زمانی که میگوید ما اجازه نمیدهم خلاف نظر ما و خلاف آنچه که ما اعتقاد داریم و یا خواستار آن هستیم اتفاق بیافتد  ، در واقع این حق را نیز به من خواسته یا نخواسته میدهید که من هم هماند شما بر عقیده ام پا فشاری کنم ، زیرا ایران ارث پدری تنها شما نمیباشد و ارث پدری من نیز میباشد . 
جالب است که چرا حرف شما منطقی تر و یا حرف من مستند تر است هم در نتیجه این تصاحب ارث پدری هیچ تغیری نمیدهد . حتی اگر شما یا من بتوانیم یکی از هم را  نیز حذف کنیم ، این ارث پدری باز تنها به شما یا من نمیرسد و بایستی با بقیه مردم ایران آنرا قسمت کنیم . از دیگر عجایب این ارث پدری اینست که من یا شما بیشتر از یک انتخاب و به اندازه یک از کل جمیعتمان را  نداریم و با  تمامی اینکه همه اینها را میدانیم اما باز هم گاهی و بعضی مواقع حتی بیشتر از گاهی ایران را ارث پدری خودمان تنها میدانیم و با همه هممیهنان خود با مشخصات مختلف و متفاوت تقابل و نزاع روی می آوریم  .  در اینجاست که اینگونه مشاهده و تصور میشود که شما یا من قصد اجهاف حق دیگری را داریم و از آنجا که هم شما و هم من هرگز دیگراجازه پایمال شدن حق خود را نخواهیم داد ، پس به مانند دو انسانی که پدر کشتگی باهم دارند و یا همان دعوای ارث پدری دارند به جان هم می افتیم و به جای اینکه ببینیم این ارث پدری در حال پاره پاره شدن از طرف همسایگان ویا مزاحمان داخلی و یا  آتش بیاران معرکه است همدیگر را به کناری حول داده و قصد مبارزه به تنهای در کارزاری سخت و پر دشمن به تنهای گام برداشته و با نتیجه ای معلوم که همانا شکست است باز میگردیم . اما نمیدانم من و تو با دانستن اینکه نمیخواهند که در کنار یکدیگر باشیم تا هم از ارث پدری خود و هم از حق دیگری در کنار هم دفاع  کنیم باز هم به جان هم می افتیم و به خاطر منیت هایمان ، اجازه میدهم که این ارث  پدری مان را بزند و ببرند و آتش بزنند . چقدر من و شما دموکرات هستیم و البته بیشتر از آن دست و دل باز . زیرا به جای احترام به نظر هم که همانا این حق واقعی یکدیگر میباشد و هر کدام به مقدار مساوی سهم الارث داریم را فراموش میکنیم و حتی سهم خود و دیگری را برای اثبات منیت به تاراج میگذریم و اجازه میدهم هر آنچه نبایستی بشود ، بشود .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر