سرزمین ایران با تاریخی کهن و یا حتی بدون هیچ گونه تاریخی ، بزرگ یا
کوچک ، غنی یا فقیر حق مسلم تک تک ایرانیهاست . شما به عنوان یک با سواد یا
بی سواد ، شهری یا روستای ، غنی یا فقیر ، زن یا مرد شاغل یا
بیکار ، ریس یا مرئوس ، مشروطه خواه ، جمهوری خواه ، چپ یا راست ،
زمانی که میگوید ما اجازه نمیدهم خلاف نظر ما و خلاف آنچه که ما اعتقاد
داریم و یا خواستار آن هستیم اتفاق بیافتد ، در واقع این حق را نیز به من
خواسته یا نخواسته میدهید که من هم هماند شما بر عقیده ام پا فشاری کنم ،
زیرا ایران ارث پدری تنها شما نمیباشد و ارث پدری من نیز میباشد .
جالب است که چرا حرف شما منطقی تر و یا حرف من مستند تر است هم در نتیجه
این تصاحب ارث پدری هیچ تغیری نمیدهد . حتی اگر شما یا من بتوانیم یکی از هم را
نیز حذف کنیم ، این ارث پدری باز تنها به شما یا من نمیرسد و بایستی با
بقیه مردم ایران آنرا قسمت کنیم . از دیگر عجایب این ارث پدری اینست که من یا شما
بیشتر از یک انتخاب و به اندازه یک از کل جمیعتمان را نداریم و با تمامی اینکه
همه اینها را میدانیم اما باز هم گاهی و بعضی مواقع حتی بیشتر از گاهی ایران را
ارث پدری خودمان تنها میدانیم و با همه هممیهنان خود با مشخصات مختلف و متفاوت
تقابل و نزاع روی می آوریم . در اینجاست که اینگونه مشاهده و تصور
میشود که شما یا من قصد اجهاف حق دیگری را داریم و از آنجا که هم شما و هم من هرگز
دیگراجازه پایمال شدن حق خود را نخواهیم داد ، پس به مانند دو انسانی که پدر
کشتگی باهم دارند و یا همان دعوای ارث پدری دارند به جان هم می افتیم و به جای
اینکه ببینیم این ارث پدری در حال پاره پاره شدن از طرف همسایگان ویا مزاحمان
داخلی و یا آتش بیاران معرکه است همدیگر را به کناری حول داده و قصد مبارزه
به تنهای در کارزاری سخت و پر دشمن به تنهای گام برداشته و با نتیجه ای معلوم که
همانا شکست است باز میگردیم . اما نمیدانم من و تو با دانستن اینکه نمیخواهند
که در کنار یکدیگر باشیم تا هم از ارث پدری خود و هم از حق دیگری در کنار هم
دفاع کنیم باز هم به جان هم می افتیم و به خاطر منیت هایمان ، اجازه
میدهم که این ارث پدری مان را بزند و ببرند و آتش بزنند . چقدر من و شما
دموکرات هستیم و البته بیشتر از آن دست و دل باز . زیرا به جای احترام به نظر هم
که همانا این حق واقعی یکدیگر میباشد و هر کدام به مقدار مساوی سهم الارث داریم را
فراموش میکنیم و حتی سهم خود و دیگری را برای اثبات منیت به تاراج میگذریم و اجازه
میدهم هر آنچه نبایستی بشود ، بشود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر