یکشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۲

تاريخچه کشاورزي ايران




گفته مي شود که ايران يکي از اولين کشورهاي دنياست که در آن کشاورزي و تمدن شروع شده و انسان اوليه براي نخستين بار در فلات ايران به کشت و زرع و پرورش دام دست زده است.همچنين گفته مي شود که مهاجرت آريايي هابر خلاف مهاجرت مشهور چوپاني و در جستجوي چراگاههاي جديد نبوده بلکه مهاجرتي دهقاني و در جستجوي زمين بهتر براي کشاورزي بوده است. ] به نظر مي رسد منظومه درخت آسکوريک که از زمان ساسانيان باقي مانده (ترجمه ماهيار نوابي- بنياد فرهنگ ايران) ودر آن از رجز خواني يک بز در برابر يک نخل سخن مي رود_ نمايشگر اختلاف بين کشاورزان ودامداران اوليه است. اينکه منظومه به نفع بز که قادر به حرکت (کوچ) است پايان مي پذيرد حاکي از قدمت ريشه هاي اين منظومه است در آغاز ايجاد باغهاي باستان[ .
حفاري هايي که در اطراف کاشان به عمل آمده نشان مي دهد که در شش هزار سال پيش ايرانيان متمدن بوده و سيستم زراعي پيشرفته اي داشته اند. در حفاريهاي نقاط مختلف ايران مشخص گرديده که در حدود 3300 سال پيش از ميلاد مسيح درخت را در ري – کاشان و دامغان به طرز مشابهي نقاشي مي کرده اند و بنابراين در آن زمان از لحاظ باغباني ميان نقاط مختلف ايران رابطه برقرار بوده است
دين زرتشت به کشاورزي اهميت فراوان داده و در اوستا آمده است که سومين جايي که زمين شادمانترين است آنجاست که کي از خدا پرستان يشترين غله را کشت کند
و بيشترين گياه و ميوه را بکارد .
پطروشفسکي از استراسبون روايت مي کند که در قرن اول پيش از ميلاد مسيح ايرانيان کليه ي درختان ميوه اي که در يونان وجود داشته به استثناي زيتون کشت
مي کرده  اند . گزنفون از قول سقراط نقل کرده است که در عصر هخامنشيان باغهايي در ايران وجود داشته که آنها را پاراديس يا پرديس (اين کلمه در زبانهاي رايج اروپايي به معناي بهشت است) مي ناميدند و در آنها در ختان از حيث ارتفاع مساوي و روي خطوط منظم کشت شده و به وسيله چرخ چاههاي بزرگي که توسط گاو گردانده مي شدند آبياري مي گشت. از ميوه هاي مهم اين زمان ايران مي توان انگور-
خرما و انجير را نام برد.
با حمله اسکندر مقدوني کشاورزي ايران رو به افول گذاشت و بسياري از کاريز ها و باغها و مزارع اطراف آنها از بين رفت و اين وضع تا زمان به حکومت رسيدن اردشير بابکان ادامه يافت. ساسانيان به احياي قنوات و تشويق و توسعه زراعت و باغباني و دامپروري همت گماشتند و ايران مجددا " آباد شد . همچنانکه پتروشفسکي هم متذکر شده در کتاب پهاوي بوندهشن که مربوط به زمان ساسانيان است و امروزه آن را بن دهش مي ناميم از کشت انواع ميوه مانند پرتقال – سيب – انگور – خرما – به – ليمو – انار – هلو – فندق – سنجد – بادام –توت – گلابي –پسته – زرد آلو – گردو – شاه بلوط و نيز انواع سبزي و گل و مانند تره تيزک – تره – گشنيز – خيار – نرگس – ياسمن – نسترن – لاله – بنفشه هميشه بهار – گل سرخ و گل زعفران صحبت رفته است.

بعد از ساسانيان تا زمان حمله مغول کشاورزي ايران به تناوب دچار رکود (در زمان بني اميه) و رونق (در زمان بني عباس و حکومتهاي محلي) گشت. در زمان ديلميان باغباني يران به حداکثر توسعه خود رسيد و براي اولين بار کشت مرکبات در اطراف درياي خزر آغاز گشت.جالب اينجاست که در اين عصر بعضي از انواع سبزي مثل مار چوبه وگل کلم به مقدار زياد در ايران کشت و مصرف مي شدند ولي بعد ها کشت آنها منسوخ شد و  با وجود آنکه هنوز بعضي از کشاورذان آنها را توليد مي کنند هنوز مصرف آنها عموميت نيافته و جزوگياهان تفنني محسوب مي گردند .
در اثر حمله مغول همراه با ويران شدن ايران باغباني نيز از رونق افتاد و وضع بدين منوال بودتا آنکه غازان خان تيموري(اواخر قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري قمري)  همت به آبادي مملکت و توسعه کشاورزي گماشت . در قلمرو وي انواع درختان ميوه و سبزي هادر تمام نقاط کشت مي شدند و باغباني آنقدر رونق داشت که از اصفهان انواع ميوه به هندوستان وآسياي صغير وازکرمان خرما به ساير ممالک صادر مي گشت 
در اين دوره اقليد و سورمق مرکز توليد برگه زردآلو وخراسان منطقه مهمي براي کشت انواع ميوه به شمار مي آمد . از زمان غازان خان (سال700 هجري قمري)کتابي به نام کتاب درعلم فلاحت و زراعت که نويسنده آن ناشناس است باقيمانده که درسال1323 
هجري قمري توسط عبد الغفارخان نجم الدوله با چاپ سنگي منتشر شده است.
بنا به گفته پتروشفسکي در کتاب مذکور که داراي فصول متعدد است در باره حفاظت بذر ها – غلات و اينکه کدام درخت وگياه از بذر مي رويد و کدام را بايد به صورت نهال کاشت .خواص انگور و ديگر درختان ميوه دار و بي ثمر اقسام نباتات زينتي و شايط کود (ربل)دادن صحبت گرديده  و به هر گياهي بخشي تخصيص يافته است .نويسنده در اين کتاب به مشاهدات تجارب و امتحان خويش در تيلستن(قلمه زدن)پيوند زدن انواع درختان مثمر و غير مثمر و نيز بذر افشاني  نهال کاري و غرس اشجار استفاده کرده و چنين بر مي آيدکه شخصا آزمايشهاي فني زيادي در کشاورزي به عمل آورده است. دانشمندان اين خطه در عين مطالعه درباره خواص دارويي گياهان به امور کاملا فني نيز مي پرداختند و دستگاههايي براي بهره برداري از آب تهيه ديدند که از آن جمله مي توان چرخ چاه خودکار (چرخ آب عين)را مثال آورد که محمد اصفهاني در قرن دهم هجري قمري جزو چهارده اختراع خود ذکر کرده مي نويسد:
(... هشتم- چرخاب عين است که آب از چاه عميق در غايت آساني کشيده ميشود  و دلو که بر لب چاه رسيد خود خالي مي گردد ) .
با اين همه پس از غازان خان تا اوايل قرن دهم هجري يعني شروع حکمراني صفويان دوباره کشاورزي ايران سيري نزولي راطي نمود که دليل اصلي آن عدم وجود يک حکومت مرکزي و ضعف قواي محلي و جنگهاي مداوم بين آنها بود . با مستولي شدن صفويان بر سراسر ايران و تشکيل يک حکومت مرکزي با قدرت بار ديگر کشاورزي در ايران رونق گرفت . هر چند که با وجود تمام کوششها حتي در زمان شاه عباس نيز به رونق قبل از حمله مغول نرسيد  .
در اين زمان در تمام ايران درختان ميوه بويژه زرد آلو – به – انار – بادام و انگور کشت مي شدند . کشت  خرما در خوزستان – فارس- کرمان و سيستان مرسوم بود و خرماي ايران (به ويژه خرماي جهرم )بهترين خرماي جهان به شمار مي آمد و مقدار زيادي از آن به هندوسستان صادر مي شد.کشت مرکبات در مازندران  و زيتون در مازندران و خوزستان معمول بوده . در اين دوره خرماي کرمان – پياز خراسان – انار يزد و شيراز و نيز پرتقال مازندران به خارج صادر مي گشت.
لوژن فالاندن که در آن عهد به ايران آمده در سفرنامه خود مي نويسد :زراعت ايران مانند زراعت اروپا است .
از زمان صفويان نيز کتابهاي کشاورزي مختلفي باقي مانده که مهمترين آنها ارشاد الزراعه تاليف فاضل هروي در سال921 هجري قمري است که در سال 1323 هجري قمري توسط عبد الغفارخان نجم الدوله با چاپ سنگي منتشر گشته است.بعد از صفويان حکمرانان هر کدام بر حسب قدرت و ضعف خود اثراتي بر روي کشاورزي ايران داشتند که روي هم رفته اثرات منفي بيشتر بود و ايران مانند بسياري از کشورها از قافله تمدن عقب افتاد و کشاورزيش صفويان نيز عقب تر رفت.اولين جنبش به سوي کشاورزي نوين در زمان صدارت شادروان ميرزا تقي خان اميرکبير بوجود آمد.
اين مرد کاردان ضمن ساير اقدامات اصولي خود سعي وافري نيز در پيشبرد کشاورزي نمود و علاوه بر وارد کردن انواع بذرهاي اصلاح شده با متخصصين خارجي هم قرار دادهايي منعقد ساخت و کشاورزي ايران را به سوي پيشرفت سوق داد.
در اوايل قرن چهاردهم هجري قمري با تاسيس اولين مدرسه کشاورزي ايران به نام مدرسه فلاحت مظفري و وارد کردن سيب زميني و انواع نهالهاي ميوه بخصوص سيب و گيلاس از خارج باغباني ايران توسعه بيشتري يافت و سپس با ايجاد مدارس متوسطه و عالي و دانشکده هاي کشاورزي موسسه اصلاح و تهيه بذر ونهال و غيره به وضع کنوني در آمد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر